روزنامه خراسان
1396/10/25
بار دیگر جنگ سرد
تا پیش از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در کاخ سفید تنش میان مسکو و واشنگتن به گونهای روند صعودی به خود گرفته بود که به اعتقاد بسیاری وقوع یک جنگ سرد جدید میان شرق وغرب غیر قابل اجتناب مینمود. از برژینسکی و کیسینجر گرفته تا گورباچف و پوتین. آن قدر این کلید واژه تکرار شده بود که "برخی مواقع گیجکننده میشد که الان سال ۲۰۱۶ است یا ۱۹۶۲ ؟" اما پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری باعث توقف تولید چنین ادبیاتی در رسانههای دنیا شد. خیلی امیدوار بودند حضور ترامپ در قدرت همگرایی میان دو بلوک قدرت را تسهیل کند. با این حال پروندههای رسوایی مردان کابینه ترامپ این روزها باعث شده است باردیگر ناقوس هشدار برای وقوع یک جنگ سرد جدید به صدا در آید.حالا این روزها بار دیگر تکرار عبارت "جنگ سرد جدید" و حتی یک "جنگ گرم تمام عیار" در رسانههای شرق و غرب در حال تکرار است. در روسیه برخی تحلیل گران معتقدند احتمال وقوع یک جنگ میان روسیه و ایالات متحده بسیار زیاد است. به اعتقاد ایشان نقطه آغاز جنگ میتواند زمانی باشد که سلاحهای آمریکایی بدون هیچ سقفی و به طور مداوم به جمهوریهای سابق شوروی که در مجاور روسیه واقع شده اند، سرازیر شوند با این هدف که حکومتهای مخالف با روسیه مثل دولت حاکم بر اوکراین تقویت شوند. مثلا در اوکراین ارسال بی حساب و کتاب سلاحهای آمریکایی به آن کشور میتواند جنگ علیه شهروندان جدایی طلب در منطقه دونباس را تقویت کند. جدایی طلبانی که اتفاقات سال 2014 در اوکراین را که منجر به سقوط ویکتور یانوکویچ، رئیس جمهوری نزدیک به روسیه شد، رد میکنند. بعد از سقوط ویکتور یانوکویچ در سال 2014 اوکراین به سمت نوعی جنگ داخلی پیش رفت که یک سوی آن روس تبارهای شرق اوکراین قرار داشتند و سوی دیگر آن، ارتش اوکراین که از سوی آمریکا و اروپا حمایت میشود. دولت روسیه و شهروندان اوکراینی روس تبار شرق اوکراین بر این اعتقادند کسانی که در کی یف، پایتخت اوکراین تظاهرات کردند و باعث سقوط دولت قانونی یانوکویچ شدند، افراط گرایان ضد روسی بودند که میخواستند روابط اوکراین با روسیه را تیره کنند. اندرانیک مگرانیان، تحلیل گر سیاسی معروف روس در این باره میگوید: «جنگی که در منطقه دونباس در جنوب شرق اوکراین جریان دارد ممکن است به جنگی بزرگ تبدیل شود و روسیه و ایالات متحده آمریکا طرفی از آنها باشند.»از سوی دیگر شاهد تکرار همین سناریوها از سوی تحلیل گران آمریکایی هستیم. به عنوان نمونه میتوان به مباحث اخیر استفان کوهن و جان باچلر دو استراتژیست معروف آمریکایی اشاره کرد. کوهن در این مباحثات تاکید میکند که " در تمام 25 سال گذشته روسها آن چه از رسانههای آمریکایی شنیده اند دشمنی بوده است. برای آنها نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و سپس رئیس جمهور همانند دونالد ترامپ حرفهایی میزنند سپس برخلاف آنها عمل میکنند. ترامپ با وعده تغییر رویکرد و ایجاد رابطه با روسیه آمد اما به دنبال جنگ جدیدی با روسیه گشت." چرا ادبیات جنگ سرد طرفدار پیدا کرده است ؟ صحبت درباره جنگ سرد جدید در حالی روند صعودی به خود گرفته است که این روزها دیگر کسی حتی در روسیه نیز زیر علم کمونیستها سینه نمیزند. در غرب هم دیگر کسی به "پایان تاریخ" و غیر قابل اجتناب بودن لیبرال دموکراسی قائل نیست حتی خود فوکویاما. اما نزاع جدید بر سر چیست؟ چرا ادبیات جنگ سرد این روزها این قدر طرفدار پیدا کرده است ؟ پاسخ را باید در افول نظم موجود و تلاش برای جایابی در نظم بعدی جهان جست وجو کرد. اصولا طی صد سال اخیر پس از وقوع هر جنگی در ابعاد بین المللی، شاهد شکلگیری نظمی جدید بودهایم که بنیان گذار آن فاتحان جنگها بوده اند، برای مثال بعد از جنگهای 30 ساله کاتولیکها و پروتستانها در اروپا، "نظم وستفالیا" و بعد از جنگهای ناپلئونی در اروپا، «نظم موازنه قوا» و بعد از جنگ جهانی اول «امنیت دسته جمعی» و پس از جنگ جهانی دوم «بازدارندگی و نظام دو قطبی» به صورت نظم و پارادایم غالب در روابط بینالملل ظاهر شدند. بعد از جنگ سرد و متعاقب آن فروپاشی شوروی، نیز از سوی تئوریسینها و مقامات آمریکایی اصطلاح "نظم نوین جهانی" به رهبری آمریکا و " صلح آمریکایی" مطرح شد. حالا بار دیگر حرکت تاریخ در یک پیچ جدید قرار گرفته است. نظم موجود در حال تغییر، ائتلافهای قدیمی در حال فروپاشی و مفاهیم جدیدی در عرصه روابط بین الملل در حال پدیدار شدن است. در چنین شرایطی است که یک بار دیگر شاهد افزایش خصومت در عرصه بین المللی هستیم. لیبی شاهد یک فروپاشی سیاسی است، سوریه و عراق هنوز درگیر بحران داخلی و مقابله با تروریسم تکفیری هستند، الگوی نوپای حکمرانی افغانستان در آستانه فلج شدن قرار دارد، ترکیه به دنبال احیای امپراتوری عثمانی و جابه جایی مرزهای جغرافیایی است، یمن شاهد یورش وحشیانه سعودی هاست، دریای چین جنوبی شاهد تنش میان ژاپن و چین است، کره شمالی و جنوبی در آستانه یک درگیری هستهای قرار دارند، هند و پاکستان هنوز هم به صورت روزانه مرزبانهای یکدیگر را هدف قرار میدهند و اتحادیه اروپا به دنبال برگزیت و بحران مهاجران در آستانه فروپاشی قرار گرفته به همه این مشکلات باید احیای تنشها میان روسیه و آمریکا و تبعات ظهور چین به عنوان یک ابر قدرت جدید را نیز افزود. "جنگ سرد نوین"، نه تهدید برای آینده بلکه واقعیت فعلی روابط بین الملل است، امری که باید آن را شناخت تا گذر از پیچ تاریخی فعلی با سر بلندی صورت گیرد.
سایر اخبار این روزنامه
چگونگی حذف یارانه 33 میلیون نفر در ابهام
بازگشت آقای گل
مرور 6 مورد از مرگبارترین سوانح دریایی تاریخ
بار دیگر جنگ سرد
دو دوتا چهار تای بیمه های عمر
رشد سریع جریان های ناسیونالیسم در اروپا
تایم لاین فضای مجازی بر مدار «سانچی» / غمی به وسعت جان
ترامپ، اروپا، آینده برجام و ما
ایران در غم دریادلان
پایان 32 سال دلتنگی
کنایه صریح روحانی به اظهارات خطیب جمعه تهران و واکنش آیت ا... صدیقی
فراتر از رسوایی
تجربه های جهانی چگونگی مواجهه با شبکه های اجتماعی
چراغ سبز برای ورود پدیده به بورس